چهار دوست بسیار صمیمی در یک مدرسه و البته در کلاس هایی جدا درس میخوانند...(ری - تریستان - رزا و بلا)
نزدیک جشن هالووین است و این چهار نفر برای خوشگذرانی در جشن نقشه میکشند... اما آقای مون معلم آنها جشنی برگزار کرده و فقط برای این چهار دوست دعوتنامه میفرستد!
برای آنها بسیار عجیب است که چرا آقای مون فقط آن چهار تا را از آن مدرسه ی پرجمعیت دعوت کرده است؟
و از طرفی دیگر هیچکدام دوست ندارند مهمانی هالووین را در جشن آقای مون که آدمی خشک - جدی و بسیار عجیب است بگذرانند! اما نهایتا تصمیم میگیرند برای اینک آقای مون ناراحت نشود یک ساعتی آنجا بمانند و بعد بروند....
همه چیز عادی بود تا اینکه روز قبل از هالووین پسر آقای مون به آنها هشداری عجیب داد.... هشداری که از نظر آنها مسخره بود اما واقعیت داشت:( مواظب باشید!)